جهش در تولید محتوای اینترنتی راهبردها و راهکارها
فرآیند تولید محتوا از نظر ارزیابی و ارزشگذاری دارای دشواریهای خاص خود است و مثلا با ساخت یک ابزار سختافزاری قابل قیاس نیست.
هنگامی که سخن از فضای اینترنت و بخصوص وب میرود، موضوع محتوای موجود در این فضا، از نخستین و اساسیترین مقولههایی است که خود را بر جریان بحث و تصمیمگیری تحمیل میکند؛ در حقیقت باید گفت موضوع محتوای جاری در شبکه اینترنت (یا هر شبکه دیگر) چندان با بستر این شبکه آمیخته و ممزوج است که نمیتوان تفکیکی در این میان قائل شد، بلکه باید این دو را همسان دانست.
این همسانی و شاید همزادی، در آنجا ریشه دارد که طراحی و پیادهسازی سامانهای از کامپیوترها(و ابزارها)ی متصل بهم بر روی یک زیرساخت سختافزاری و نرمافزاری، اساسا به منظور ارسال و دریافت و به اشتراکگذاری اطلاعات مختلفی صورت گرفته که مجموعا مفهوم “محتوا” را میسازند، محتوایی که در واقع روح شبکه را شکل میدهد.
در همینجاست که جایگاه و اهمیت موضوع محتوا نمایان میشود، و از همین نقطه است که حرکت اصلی، و رقابت برای تملک و تسط بر این روح آغاز میشود.
در دنیای اینترنت و شبکههای کامپیوتری، این محتواست که حکم میراند، نقش و جایگاه میدهد، و کسی را بر صدر یا ذیل مینشاند. هر مجموعه، ملت و کشوری که در این مرحله تلاش بیشتری بخرج دهد و در ساخت و تدوین و انتشار محتوای مطلوب خود (و دیگران) موثرتر باشد لاجرم حضور و تاثیرگذاری بیشتری در این فضای جدید خواهد داشت و سهم خود را در این میان افزایش خواهد داد.
این حقیقتی است که برخی جوامع بسرعت دریافتند، اما برخی دیگر یا در فهم آن دچار تاخیر شدند، و یا در آن چون و چرا کرده و با پرداختن به بحثهای بیحاصل ذهنی، زمان را از دست دادند.
کشور ما اکنون هرچند چنانکه باید و شاید در این زمینه فعال نیست، اما دورهای بهتر را در گذشته در کارنامه خود دارد.
اما نکته مهم این است که اخیرا موضوع افزایش تولید محتوا مورد توجه تصمیمسازان و کارگزاران و مدیران کشور قرار گرفته است، که باید آن را مغتنم دانست.
البته ملاحظات مهمی در خصوص مفهوم “محتوا” وجود دارد، از جمله اینکه نباید آن را منحصر به خدمات عمومی و اطلاعات و دانش و فعالیتهای شخصی و شبکههای اجتماعی و… دانست، بلکه اینها بعلاوه موضوعات فراوان دیگری در واقع اضلاع منشوری بزرگ هستند.
نکته مهم دیگر راهبرد و برنامه کلان و هدفگذاری شدهایست که دولت به معنای سیاستگذار اصلی این بخش بر عهده دارد، از جمله انتخاب برنامه جزئی و دقیق برای این عرصه (که انتخاب شعاری مانند چند برابر کردن محتوا در طول زمانی مشخص بخوبی گویای نگاه حاکم بر آن خواهد بود.)
به عنوان آخرین نکته، مناسب میدانم از نقطه نظر اجرایی به آسیبپذیری موجود در این زمینه اشاره کنم، بدین معنا که فرآیند تولید محتوا از نظر ارزیابی و ارزشگذاری دارای دشواریهای خاص خود است و مثلا با ساخت یک ابزار سختافزاری قابل قیاس نیست، بنابراین دولت و سیاستگذاران باید ضمن تطبیق برنامههای پیشنهادی با سیاستهای کلان و ملی، حتما امکان نظارت ارزیابی دقیق را ملاک بگیرند و اجازه هرز سرمایه عمومی موجود را ندهند تا بودجه مصوب در این زمینه نه تنها قربانی طرحهای مبهم نگردد،بلکه بتواند به بهترین نحو در این فرصت مناسب صرف گردد و جایگاه کشورمان در تولید محتوا را بهبود بخشد.
منبع: ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات - شماره ۱۵۱ - خرداد ۱۳۹۵